رهام جانرهام جان، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 29 روز سن داره

رهام لبخند خدا

شیرین زبونم

قندک مامان حسابی این روزها شیرین زبون شده چند وقت پیش سرما خورده بودی رفتیم دکتر.آقایه دکتر فکر کرد شما دختری آخا موهاتو میبندم.اول قدتو گرفت ١٠١ بودی گفت قد یه بچه ٤ ساله رو داری در حالی که ٣سالو ٤ ماه داشتی.بعد وزنتو گرفت ٥٠٠/١٤ بودی وقتی از تخت معاینه پایین اومدی گفتی من پسرم آقایه دکتر گفت ای بابا پس سیبیلت کو انگشتتو گذاشتی پشت لبت گفتی اینهادکتر هم خندید بعد گفتben 10 دوست داری شما هم گفتی نه بابامو دوست دارم.دکتر کلی خندید آخه خیلی دکتر جدی هست منو بابا فقط نگاه هم میکردیم که شما این حرفها رو از کجا میاری.فرداش اومدی گفتی مامان شاسخین جون مریض شده عش کرده(غش)ببریم دکتر بعد هم سواره ماشینت کردیش که ببریش دکتر این روزها برات ...
14 بهمن 1392

برف بازی

پسر گلم عاشق برف بازیه حتی نمیزاره درست ازش عکس بگیرم. ابنجا هم بابا بردمون تیوپ سواری اینقدر بهت خوش گذشت که وقتی برفها آب شدن گفتی وای خدایه من حالا چجوری بریم برف بازی.البته خدارو شکر که بازم برف اومد و شما میتونین بازم برین برف بازی. ...
14 بهمن 1392
1